ســوره 19 : مـریــم ( مـکّــی ـ98 آیه دارد ـ جزء  شا نزدهم ـ صفحه 305 )


( قسمــت چهارم )


اسمـاء خمســه


 ( جزء شانزد هــم صفحــه 305 آیه 1 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

کهیعص

   ترجمــه لفظـــی آیــــه :

( کاف ، ها ، یا ، عین ، صاد )

خداوندی راه نمای ، زینهار دار ، دانی راست گوی

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه : [بخش چهارم]

 

( کهیعص ) :

در مناقب ابن شهـر آشوب آمده است :

اسحاق احمد از حضرت قــائــم (عج)

تأویل و معنی نهانی کهیعص را پرسید،

ایشان(حضرت قائم) فرمودند:

 [ این حرف از اخبار غـیـب و نهان است که خدا بنده خود زکـریّا را برآن آگاه ساخت،

 پس از آن محـمـــــد(ص) را از آن خبــــــــــر و آگاهی داد،

و آن اخبــــــــاراین است :

زکـریّا از پروردگارش خواست

که اسماء خمسه و نام های پنجگانه را به او بیامورد،

خـــــــــــــدا ، جبرئیل را بر او فرستاد و آن نام ها را به او یاد داد،

پس زکـریّا هـرگاه محمد(ص) و علی و فاطمه

و حسن (عـلیهم السلام) را یاد می نمود

غم و اندوه از او می رفت

و هرگاه حسین عـلـیـه السّـلام را یاد می کرد

گریه راه گلویش را می گرفت و نفس او را قطع می نمود،

روزی گفت : خدای من ؛

چیست مرا که هـرگاه چهار تن از ایشان را یاد می کنم

به سبب نام های آنان غم و اندوه هایم می رود،

و هـرگاه حسین عـلـیـه السّـلام را یاد می کنم

اشک چشمم روان می گردد ؛

و نفسم به سختی بیرون می آید؟

پس خدای تعـالی او را از داستـان ،

و سرگـذشت حسین (ع) آگاه ساختــــه ؛

فــرمـــــــود : کهیعص ؛

کاف ؛ نام کربلا،

هاء ؛ هلاک و تباه شـدن عـتـرت و فـرزندان رسول خــدا(ص)،  

و یاء ؛ یزید علیه اللعنه ظالم و ستم کننده بر حسین(ع)،

و عین ؛  عطش و تشنگی آن حضرت ،

و صاد ؛ صبر و شکیبائی او بر مصیبت ها و اندوه ها است.

چون زکریّــا آن را شنید سه روز از مسجد بیرون نیامد

و مردم را از آمدن نزد خود منع نمود و بازداشت،

و به صدای بـلـنــد گریه و ناله می کرد ،

و در گریه و زاری خود می گفت :

خــــــــدای مــــن ؛

آیا بهترین آفریده شدگانت (حضرت محمد ص) را

به سبـب فـــرزنـدش حسین (ع) اندوهـنـاک می نمائی؟

آیا گـرفـتــار شدن به این مصیبت بزرگ را ؛

به جلو خانه او فرود می آوری؟

آیا جامه غـم و انـدوه را به عـلی(ع) و فاطمه(س) می پوشانی؟

خــــــــدای مــــن ؛

آیا سختی این مصیبت را به میان خانه ایشان فرود می آوری؟

پس ازآن می گفت :

خــــــــدای مــــن ؛

پسری را روزی من گردان ؛

که هـنگام پیـری چشمم به او روشن شده و شاد گردم

و او را ارث برنده و وصی و جانشین ؛

و بجای حسین (ع) برای من بگـردان،

و هـرگاه او را روزی من گردانیدی،

مرا به دوستی او بیازمای و به درد آور ،

چنان که حبیب و دوست خود را به سبب ظلم و ستم ؛

بـر فــرزنــدش حسـیــن (ع) به درد می آوری،

پس خـــــــدا ؛ یحیـــــــی را به زکریّــــــا روزی گردانید

و او را به سبب یحیی به درد و اندوه گرفتار ساخت


و حمل (درشکم مادر بودن) یحیی شش ماه

و حمل حسین (ع) هم شش ماه بود

و سریحیی را بریدند چنان که سر حسین (ع) را بریدند،

و آسمـان و زمیـن جـز بر ایشـان گــریه نکــرد. (1)

----------------------------------------------------------------------

(1) مراد از گریه آسمان و زمین شاید تغییر و دگرگون شدن

در برخی از اوضــــاع و احـــــوال آنهــــا باشد. والله اعـلـم

( تفسیرقرآن عظیم ، فیض الاسلام )

عالَم  همه  محو گل رخسار حسیـن است

چشمان جهان مست تماشای حسین است

دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش ؟

یعنی که خدای تو عزادار حسین است




موضوع :